نگاه کن مأمون! خوب این تصویر مقدس را نگاه کن! یادت هست امام رضا علیهالسلام را از مدینه کشاندی طوس، بلکه خورشید را ذیل خودت تعریف کنی؟! چه ابلهانه توهم زده بودی سیاست را و کیاست را بیش از حضرت ثامنالائمه میفهمی! فکر کرده بودی با تبعید میتوانی از اشعههای آفتاب هشتم بکاهی! و مدام نام «علی» را و لقب «رضا» را کوچک و کوچکتر کنی! و سلطان جان و جهان را ببری زیر نام خودت! الان اما تو کجایی و علیبن موسیالرضا کجاست؟! کی را میخواستی ولیعهد کی کنی؟! چه بزرگی را میخواستی حقیر کنی؟! چه عظمتی را میخواستی خرد کنی؟! چه ضامنی را میخواستی بلااثر کنی؟! چه شرطی را میخواستی بلاوجه کنی؟! چه سلسلهای را میخواستی قطع کنی؟!
القصه! همان خدایی که زحمت بزرگکردن موسی را عدل انداخت گردن فرعون، بار گسترش گرما و حرارت و نور و محبت و حکمت و معرفت و ولایت و امامت علیبن موسی را عدل انداخت گردن مأمون! خود خود خود تو! زیادی که علیه خدا نقشه بکشی، خدا خودت را هم وسیله تحقق اهداف الهی میکند! هم شمسالشموس را جاودانه میکند، هم بهواسطه تدابیر هشتمین امام در دو پهنه زمان و زمین- درست در عصر حکومت تو! و درست از مدینه تا طوس! کاری میکند که بعد از امام رضا، دیگر شیعه چندامامی نداشته باشیم و هر که علیبن موسیالرضا را امام میداند، محمدبن علی را نیز امام بداند، علیبن محمد را نیز، حسنبن علی را نیز، حجةبن الحسن را نیز! جانم!
ادامه مطلب بوی محرم می آید ......
ما را در سایت بوی محرم می آید ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fmostafabarzy6 بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 16 مهر 1398 ساعت: 19:27